May 22, 2014

سکووووت



و سکوت در لحظه هایی که بی صدا می میرند
قدم گذریِ دقایق که در این هیاهو بی معنایند
عاشقان عاشقانه از هم دور میشوند ..که ان هم بی معنا ست 
،سکوووووت
رد قدمهای رفته ام را از آغاز راه تو می گیرم
تا برسم به جایی که تو از آن عبور کرده ای
 و باز هم سکوووووت برمیخیزد
 

شعری از جنس تو

 ساعت پنج صبحه که پدید می آید شعری مینویسم تا پرده ور افتد و کلمات ظاهر شوند شعرم نوست ، جنسش از ذهن و افکار توست پیچیده کمی احوالم، مکثم را...