Subscribe to:
Posts (Atom)
شعری از جنس تو
ساعت پنج صبحه که پدید می آید شعری مینویسم تا پرده ور افتد و کلمات ظاهر شوند شعرم نوست ، جنسش از ذهن و افکار توست پیچیده کمی احوالم، مکثم را...
-
مغزهای بی هویت حاصل تلاش چشمان معصومی شدند کِ هیچ اختیاری زِ خود نداشتند و زمان زخم هایشان را درمان نکرد، چرک کرد غده های سرطانی و اینگونه ...
-
خدا،عشقش کور شد وقتی انسان، رو به نزول شدابتذال رو آمدُ، انسانیت کور شدوقتی دستها خالیُ شد نابود رفاه،فکر مشغولُ شد حرصِ فردا پی ادعا ... ...
-
he takes a gun and kill the sun he feels crazy or maybe an empty without pause he screams and shots he says your light is dark...